بابک بیات

بابک بیات (۲۳ خرداد ۱۳۲۵ تهران – ۵ آذر ۱۳۸۵، تهران)، نوازنده، تنظیم کننده، آهنگساز موسیقی فیلم و موسیقی پاپ ایرانی.

زندگینامه هنری

قبل از انقلاببابک بیات در سال ۱۳۲۵ در شهر تهران به دنیا آمد. از سن ۱۹ سالگی در اپرای تهران و زیر نظر خانم اولین باغچه‌بان، آقای ثمین باغچه بان و نصرت الله زابلی با موسیقی کلاسیک و جهانی آشنا شد و در حدود پنج سال همکاری خود را با این اپرا ادامه داد. بعد از آن با محمد اوشال آهنگساز و رهبر ارکستر جاز فولکوریک دوستی عمیقی پیدا کرد که این دوستی به ادامه هارمونی و آکومپانی مان و فراگیری دیگر اشتیاقات موسیقایی بیات منجر شد.ایرج جنتی عطایی شاعر و ترانه سرا و نمایشنامه نویس که از دوران کودکی تا قبل از انقلاب با بابک بیات همگام با هم موسیقی ترانه را ادامه دادند، در زندگی بیات و خانواده اش بسیار موثر بود، که این دوستی به ساخت ترانه‌های بسیاری از جمله : غریبه، جنگل، بن بست، خونه، فریاد زیر آب، علی کنکوری، تپش، خاتون، سایه، خورجین (بانوی شرقی)، فصل بد خاکستری (روح بزرگوار)، سقف، هیچ کسی مثل تو نبود، طلایه دار (ای بزرگ موندنی) و بسیاری ترانه های دیگر منجر شد.بابک بیات موسیقی فیلم را با فیلم غریبه که با همراهی واروژان ساخته شد، شروع کرد. بعد از فیلم غریبه، بیات موسیقی فیلم‌های :خورشید در مرداب، شب آفتابی ( با ترانه عروسک قصه من)، برهنه تا ظهر با سرعت، فریاد زیر آب، سریال چنگک و بسیاری موسیقی فیلم‌های دیگر را ساخت.پس از انقلاببعد از انقلاب

بابک بیات فعالیت موسیقی را در شرکت ابتکار، همراه با دوستش ابراهیم زال زاده و با کاست قاصدک، زندگی نامه صمد بهرنگی و بصورت ترانه‌های کودکانه خانم سیمین غدیری آغاز نمود. پس از آن کاست خروس زری پیرهن پری را به همراه احمد شاملو و کاست‌های سکوت سرشار از ناگفته هاست و چیدن سپیده دم را با صدای احمد شاملو موسیقی ساخت.بابک بیات موسیقی فیلم را در بعد از انقلاب با فیلم مرگ یزد گرد ساخته بهرام بیضایی ادامه داد و در سال ۱۳۶۲ موسیقی فیلم‌های نقطه ضعف و ریشه در خون را ساخت و در سالهای بعد برای فیلم‌های شاید وقتی دیگر و مسافران ساخته‌های بهرام بیضایی، سریال سلطان و شبان، کشتی آنجلیکا، عروس، پرده آخر، طلسم، مرسدس، جهان پهلوان تختی، دستهای آلوده، اتوبوس، قرمز، دو زن، شیدا و در حدود ۹۰ فیلم سینمایی موسیقی نوشته است و آخرین سریالی که وی برای آن موسیقی ساخته است سریال ولایت عشق است.افتخاراتبابک بیات در سال ۱۳۶۹ پس از چند بار کاندیدا شدن برای موسیقی فیلم بالاخره این سال وقتی که از پنج کاندیدای موسیقی فیلم سه بار نام او را اعلام کردند جایزه سیمرغ بلورین فجر را برای فیلم عروس دریافت کرد.همچنین در سال ۱۳۷۵ وقتی که از بین چهار کاندیدا دو بار نامش اعلام شد، مجددا سیمرغ بلورین را دریافت نمود.در خانه سینما برای فیلم ساحره جایزه اول موسیقی فیلم را دریافت کرد.در جشن گزارش فیلم جایزه بهترین آهنگسازی را برای صد سالگی سینما از آن خود کرد.در سال ۱۳۸۱ در مراسمی که در شیراز برگزار شد از بابک بیات و چهار هنرمند بزرگ دیگر ایران تقدیر به عمل آمد. همچنین در همین سال و در مراسمی دیگر از بابک بیات به خاطر یک عمر تلاش در زمینه ترانه ایران تقدید شد که در این مراسم پیامهایی از ایرج جنتی عطایی، بهرام بیضایی و… قرائت گردید.از دیگر فعالیتهایی بابک بیات در این سالها ساخت قطعه کرال و ارکسترال “سرزمین خورشید” بود، که در سال ۱۳۷۶ توسط ارکستر سمفونیک تهران و به رهبری استاد “فریدون ناصری” اجرا شد.بابک بیات در کنار ساخت موسیقی، حدود هشت سال در دانشگاههای تهران مشغول به کار بود و موسیقی فیلم تدریس می کرد.زندگی شخصیایشان در مصاحبه با ماهنامه نسیم هراز اصالت پدرش را متولد ده مامونیه که اکنون شهرستان شده میداند . این هم بخشی از مصاحبه ایشان : می‌پرسم: «اصالت‌شان مربوط به کجا بود‌؟» می‌گوید‌:‌«پد‌ر من مال اطراف تهران بود‌ و د‌ر شانزد‌ه سالگی آمد‌ه بود‌ تهران.د‌ر اطراف تهران جایی که به ساوه نمی‌رسد‌ یک جایی بود‌ به نام «مامونیه.» جایی که الان فرود‌گاه زد‌ه‌اند‌ نزد‌یک مامونیه است. تنها د‌ه فارس آنجا بود‌ه. اسمش هم از مام می‌آید‌ به معنای ماد‌ر. د‌ه‌های د‌یگر هم آن اطراف بود‌ند‌ که همه‌شان ترک‌زبان بود‌ند‌ مثل قاسم‌آباد‌ و غیره. این د‌ه که پد‌رم از آنجا بود‌ه همه‌شان فارس بود‌ند‌. ایرانی اصیل صحبت می‌کرد‌ند‌. طبق گفته ایشان نام واقعی وی : یک اسم و فامیلی خیلی د‌راز د‌اشتم: «علی حسین بیات زرند‌ی مطلق.» وقتی بزرگ‌تر شد‌م زرند‌ی را برد‌اشتم و شد‌ بیات مطلق و یک اسم مستعار هم برای خود‌م انتخاب کرد‌م به نام بابک. شد‌م بابک بیات و همه من را به این اسم می‌شناختند‌.بابک به زندگی گذشته خود می بالید و از بیان آن ترسی نداشت. از محله‌های جنوب شهر تهران و از آشنایی با ایرج جنتی عطایی در همین محله ها. سرآسیاب دولاب، خیابان شهباز، شکوفه، کرمان، و آن همه خاطره از خانه محقری که حتی کوچکترین صدایی به گوش همسایه‌ها میرسید و آغاز آهنگسازیش از همین خانه محقر ۴۸ متری بود. و خاطرات شیرین زندگی گذشته اش با پدر و مادر و دو برادرش که سراسر تعریف از عاطفه و مهربانی و فداکاری والدینش برای او بود. زمزمه کردن هنگام رفتن به دبیرستان با کفش سوراخ و ساختن ملودی تازه، در حالی که سرمای طاقت فرسا از سوراخ کفش تمام وجودش را فرا گرفته بود. میدان ژاله، چهارراه آبسردار و راه مدرسه و پدرش که دوست داشت او یک ورزشکار شده و به دانشگاه افسری برود و زندگی نظامی را شروع کند. اما او با این تفکر پدر جنگید و موسیقی را دنبال کرد و به همین دلیل بدون حمایت پدر راه خود را ادامه داد.مرگ پسرش در زندگی بابک بسیار اثر گذار بود. پسرش “مانی” که ده سال از بهترین دوران زندگی بابک را رقم زد تنها سرمایه ذهنی پدرش بود. بعد از مانی، بابک صاحب پسران دیگری شد به نامهای “بامداد” و “باربد”. داماد وی فرشاد مشرقی است وی دبیر شیمی آموزشگاه علوی کرج و سیدخندان است وی دارای دکترای شیمی از دانشگاه بیرمنگام استخاطرات ویبابک بیات همیشه از دوستانش مانند محمد اوشال، ایرج جنتی عطایی، خسرو شریف پور و مهندس فریدون حمیدی و … که مشوق او بودند یاد می کرد.از دوستیش با ایرج جنتی عطایی و خاطراتشان، از سفرش با احمد شاملو به کشور سوئد که موسیقی اش صدای شاملو را در شبهای شعر در کنسرت هوست و چند جای دیگر که به چند ماه انجامید همراهی می کرد، و از خاطراتش بانصرت رحمانی:”زندگی بازیست، ما خود صحنه می سازیم تا بازیگر بازیچه‌های دیگران باشیم، وای زین برد روان فرسای، من بازیگر بازیچه‌های دیگران بودم، گرچه می دانستم این افسانه را از پیش، زندگی بازیست.”وزمزمه می‌کرد شاملو را که:”همه لرزش دست و دلم، از آن بود که عشق پناهی گردد، پروازی نه گریزگاهی گردد، آی عشق آی عشق چهره آبیت پیدا نیست.”از شفیعی کدکنی می گفت. از ایرج جنتی عطایی می گفت و از پرسه‌های در کوچه پس کوچه‌های جنوب شهر تهران . از سینما رفتن‌های ساعت ۱۱ صبح و سینما نیاگارا. از اسفندیار منفردزاده و و دوستی‌های قدیمی و از ملودیهای او که از بچه تهران قدیم صحبت می کرد. از جمعه، از رضا موتوری، فرهاد مهراد و شهیار قنبری. از واروژان، از محمد اوشال و رفاقتهایشان که حتی بلندای بلندترین سپیدارها هم به اندازه آن نیست. از بهرام بیضایی و استادی و احاطه اش در موسیقی فیلمی که قرار است برایش نوشته شود. از احمد شاملو و همسرش آیدای مهربان.آثار

موسیقی ترانهبابک بیات به آموزش خوانندگان زیادی از جمله محمد اصفهانی – حامی – مانی رهنما – نیما مسیحا و… پرداخت.وی ترانه‌های بسیاری را با کلام ترانه‌سرایانی چون ایرج جنتی عطایی ، بابک صحرایی ، پیام پارسا ، شهرام دانش و … و با صدای خوانندگانی همچون داریوش اقبالی ، ابراهیم حامدی ، عارف ، ستار و گوگوش تا همیشه تاریخ جاودانه کرده است .همکاری های بابک بیات و ایرج جنتی عطاییبابک بیات در سالهای قبل از انقلاب بیشترین همکاری را در زمینه ترانه با ایرج جنتی عطایی داشته است.تیم مشترک بیات و جنتی عطایی آثار ماندگار بسیاری را خلق می کنند که توسط خواننده هایی همچون داریوش اقبالی ، ابی ، گوگوش ، ستار ، عارف ، سیمین غانم ، ناصر صبوری ، گیتی ، مازیار و تعدادی دیگر به اجرا می رسند

همکاری های بابک بیات و بابک صحراییبابک بیات در سالهای بعد از انقلاب بیشترین همکاری را با بابک صحرایی داشته است که حاصل این همکاری با صدای خوانندگی همچون معین ، منصور، حامی، مانی رهنما ، نیما مسیحا ، امیر سام ، میلاد رحیمی ، فرجام محمدی و تعدادی دیگر به انتشار رسیده است

نمایش 1–24 از 46 نتیجه

1 2